RealHOOD

با یک پارچ شکلات ِ تلخ و یه فنجون آب ِ یخ

RealHOOD

با یک پارچ شکلات ِ تلخ و یه فنجون آب ِ یخ

دستشان را نرساندیم به سر شاخه هوش

پنجشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۰، ۰۶:۱۲ ب.ظ

(الان نشستم طبقه هشت سی ای پیش ملت٫‌ دارم با خودم فکر می کنم...)

اگه می شد سی ای به جای هشت طبقه٬‌ حدودا صد الی دویست طبقه بود که هر سال حدودا یکی دو طبقه آدم می رفت بالا و آدمایی که در طبقات بالاتر بودند هی خفن تر می بودند و هی امکانات رفاهی بیشتری بود و هی دقدقه(؟!) ی بیشتری و هی ...

خب وقتی رسیدیم به طبقه آخرش و یا اون وسطا به صورت طبیعی یا غیر طبیعی(!:پی)‌ به فنا رفتیم چی؟! اگه رسیدیم طبقه آخرش چی؟ باید بریم پشت بام خودمون رو پرت کنیم بالا [/پایین]!‌

الان واقعا راضی ام ازش که زندگی رو یکنواخت درست نکرده و همش صعودی نیست. الان می فهمم واقعا فرقی نداره که صعودی خالص باشه یا نزولی صعودی به طوری که آخرش در جای خودمون ثابت باشیم یا حتی افت کرده باشیم...


دونقطه شاد٫ نقطه سر خط

  • ۹۰/۱۰/۱۵
  • 301 Moved Permanently

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی