RealHOOD

با یک پارچ شکلات ِ تلخ و یه فنجون آب ِ یخ

RealHOOD

با یک پارچ شکلات ِ تلخ و یه فنجون آب ِ یخ

ریش و قیچی

جمعه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۰۱ ق.ظ

وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّیَ إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحِیم (یوسف ۵۳)

: توکل

: عجز

: التماس

: عبد



پ.ن: و من نفس خود را تبرئه نمى‏کنم چرا که نفس قطعا به بدى امر مى‏کند مگر کسى را که خدا رحم کند زیرا پروردگار من آمرزنده مهربان است

-> بعد از تبرئه شدن حضرت یوسف و اعتراف دیگران و مخصوص شدنش در پیش ملک بر می‌گردند و می‌فرمایند من این کاره نبودم اگر خدا به من رحم نمی کردند.
:‌ زبان حقیر از وصف عظمت موجود عاجز می باشد. شرمنده [سوال نفرمایید!] ->‌ حتی شما دوست عزیز :پی
: دوست دارم دفترها سیاه مشق بگیرم فقط برای شرح این آیه به خودم...


*مشهد رفت و مشتی شد٫ مشهد رفت و مشتی شد٫ مشهد رفت و مشتی شد ...

مدتی گذشت

مشتی بود و مشهد رفت٫ مشتی بود و مشهد رفت٫ مشتی بود و مشهد رفت ...

مدتی دیگر گذشت

حج رفت و حاجی شد٫ حج رفت و حاجی شد٫ حج رفت و حاجی شد ...

از بین یکی از این حج ها یکی به دلش نشست٫ بعد از آن حس کرد حاجی شده٫ بعد از آن اینگونه شد:

حاجی بود و حج رفت٫ حاجی بود و حج رفت٫ حاجی بود و حج رفت ...

ولی سرانجام انسان نشد و سوی انسانیت نرفت... :|

// کاش جای یکی از مشتی ها یا حاجی های بالا انسان می شد٫ تا آخرش می ماند٫ می شد٫ می بود٫ انسانیت را.


توبه می‌کرد٫ توبه می‌کرد٫ توبه می‌کرد...

و البته در میان هر دو توبه ی پیاپی به جامی توبه اش را باز می کرد. انقدر توبه هایش سست و نرم شده بودند که دیگر شکستن هم نمی خواستند. گره توبه را باز می کرد. می گذاشت روی طاقچه تا برای فردا توبه جدیدی هدر نرود و اصراف نکند(!) صبح که  از خواب بلند می شد همان را می بست به گردنش٫ دستش٫ پایش٫ چشم اش٫ گوش‌ش ... هر کجا که می دانست امروز بیشتر درگیر گناه خواهد بود و شب دوباره به قدحی می شکست‌ش... ببخشید٫ بازش می‌کرد٫ می‌گذاشت روی طاق‌چه برای روز بعد.

- و این بود سیکل معیوب و خفونت انگیز زندگی بنده‌گی اش.


** رابطه بین ریش و قیچی و عابد و معبود و فاعل و مفعول و بالش و مبلوش(؟!) همه دست خودت بوده و هست. :)

  • ۹۲/۰۵/۱۱
  • 301 Moved Permanently

یوسف

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی